Saturday, September 16, 2006

عزیز جون راحت باش

به هر حال وقتی از یک کشور جهان سوم میای اروپا با شاخصهایی مواجه میشی که شاید قبلا حتی به ذهنتم خطور نکرده بود. خب طبیعتا این اتفاق برای من هم افتاده و میتونم حداقل 10 مورد رو نام ببرم که برام جالب بوده، از بین همه اونها "راحت بودن آدمها" بیشتر توجه منو جلب کرده. اینجا آدمها به شدت راحت هستن و خودشون رو به هیچ وجه مقید به ظواهر نمی کنن به همین دلیل اساسا نمیشه کارگر رو از دکتر و مهندس و ... از روی ظاهر تشخیص داد.
یکی از کورس هام هفت تا استاد مختلف داره که هر کدوم راجع به یه موضوع خاص صحبت میکنن. تقریبا هر جلسه یه نفر میاد سر کلاس. یه روز رفتم سر کلاس دیدم یه بابایی baby face با شرت قرمز اون جلو وایساده گفتم احتمالا از این دانشجوهای شادمغزه اصلا احتمال نمی دادم چند دقیقه بعد از یک ساک ورزشی آبی متن چاپ شده presentation دربیاره و بده دانشجوها و بعدش هم شروع کنه راجع به فلزات آمرف لکچر دادن. خلاصه که آخر تیپ بود یه تی شرت رنگ و رو رفته، شرت قرمز که روش 100 دلاری چاپ شده بود، جوراب سیاه و صندل، با ساک ورزشی آبی.
من با این تریپ سطل آشغال جلوی در خونه نمیذارم چه برسه به اینکه برم سر کلاس اما یارو راحته اصلا براش اهمیت نداره چی پوشیده فقط مهم راحتی خودشه. خلاصه که عزیز جون راحت باش!!!

2 ایده از دیگران:

Anonymous said...

باب گفتن راحت اما نه تا اين حد ديگه! هر چيزي يه جايي داره! همونطور كه نميخواد براي سطل آشغال دم در گذاشتن كت و شلوار و كروات دامادي ت رو بزني اينجوري هم نميش رفت سر كلاس درس داد!!!

Anonymous said...

درووود به این استاد دمش گرم