مونولوگ - خدا از نگاه شیطان
خدا! همینه؟ خدا! حالا بهت میگم. بذار یه خورده اطلاعات محرمانه
در مورد خدا بهت بدم. خدا دوست داره نگاه کنه. اون سر کار میذاره. بهش فکر
کن. اون به آدم غریزها رو میده. اون به تو این هدیه خارق العاده رو میده،
بعدش چی کار میکنه. قسم میخورم که برای سرگرمی خودش، برای مجموعه ی
شخصی سوتیهای عالم، قوانین معارض وضع میکنه. این احمقانهترین اتفاق
تمام دوران هاست. ببین ولی دست نزن. دست بزن ولی مزه نکن. مزه کن ولی
قورت نده. ها ها ها! و وقتی تو این داری از این پات به اون پات میپری،
اون چی کار میکنه؟ اون از ته دل کثافتش میخنده. اون یه ازگله. اون یه
دیگر آزاره. اون صاحب منزلی که هیچوقت توش نیست. عبادتش کنی. هرگز.
من روی این زمین بودم و از همه چیزش خبر دارم از زمانی که همه چی شروع
شد. من هر حسی رو که آدم میخواست تجربه کنه پرورش دادم. برای من مهم بود
که چی میخواد و هیچ وقت در موردش قضاوت نکردم. چرا؟ برا اینکه من هیچ وقت
پس نزدمش. با وجود همه نواقصش من طرفدار آدم هستم.
2 ایده از دیگران:
باحال بود، درگیریِ ذهنی خیلی از آدماست این حرفا...یک خدا باورِ مردد شده
وکیل مدافع شیطان... شاید تقصیر خودم باشه که نتونستم از این فیلم چیزی بفهمم. چون من این فیلمو تو 15 سالگی دیدم!
شاید باید دوباره ببینمش...
Post a Comment