Tuesday, April 4, 2006

الحکایت العناصر الذکور سایبرنتیکیه

الحکایت العناصر الذکور سایبرنتیکیه

از زمنی که نبشته نغز نسوان رنسانس طلب بر تارک تار عنکبوت جهانی به رقص درآمد عناصر ذکور به چند رای درآمده، هر یک بر رای خود پای فشرده، دندان به هم ساییده رگ گردن قلمبه گردانیدند که الحق معنا. به جهت حل اختلاف گردآمدند و مباحثات عرضه داشتند. مو سپیدی که سخنان را پراکنده و ناموزون یافت به صوت رسا فریاد برآورد که از فتنه انگیزی فتانه ها و مکر آنان که ان مکرهم عظیم برحذر باشید ایشان کلامی گفته و یک عنان بر اسب سخن می تازند پشت پشت رای بر ناکامی شما و شاد خواری خود داده اند، نیک بنگرید که شما اشتقاق کرده اید و بر دام این پرحیلتان سیمین روی در افتاده اید. یکی از میانه جمع فریاد بر آورد : در تو بذار پیرسگ. دیگری به عصبیت حمایت پیر جمع بر خود فرض کرد ندا در دارد: قار قار نکن سیرابی. چندی بر این ره خر خود پی کردند به عاقبت جراحی آنچه میاندیشند فرجام دیدند.
حدیث : بین العقلا کلم و بین السفهاء کلم
بین عاقلان سخنان است و بین نادانان کلم ( اعم از برگ ، بروکلی ، بنفش و ...)
برخی کلام موجود را مشتی مهملات متشعشع از ذهن مشعشع اربعه خمسی1 نامردان برشمرده به جد نفرینشان نمودند اشعاری برساخته هم کلام فریاد میکشیدند:
ما چیز خر نمی خایم ---- خانوم بالا سر نمی خوایم
سکس یه جور ارزونیتون ---- سنبل نمیدیم بهتون
ما فمنیست نخواستیم ---- دختر سادیست نخواستیم
انرژی هسته ای حق مسلم ماست
شید ممدهایی مستانه آواز برآوردند که هفت طبق فردوس بر ما حرام است گر این هفت شرط عشق را به جان نپذیریم علاوه بر آن ما سکس برابر هم میخواهیم.
شعر: فاذا رایت شیداً ممدا --- قولوا کیف احوالک آقا
هنگامی که شید ممدی را دیدید بگویید احوال شما چطور است آقا
دسته سوم میانه برگزیدند بند بند هفت بند را ورانداز کرده بارانداز میکنه دست رو میبره تو مایه اشگل گربه باید رکاب بزنه نه نه!! کنده یه چاکش بالا اومد. میانه برگزیدگان چندی با هم بودند دیری نپایید که اختلاف حاصل آمد که نیک نیک است اما مصداق آن کدام است هر کس بندی ز هفت بند را نیک می دانست و رای دیگری را مردود. کارزار بالا گرفتو تا زمان انعقاد این کلام کازار انجام نیافته است.
حدیث : ان الدعوا ، حیث لحاف الملا
به درستی دعوا بر سر لحاف ملا است
پیر جمع که وضع عقلا و فضلا اینچنین یافت به آرامی زمزمه ای کرد و برفت.
کاری باهاتون ندارم --- میرم درمو بذارم



1- اربعه خمسی : چهار پنجمی ، ناظر بر این نکته که مغز خواهران بسیجی چهار پنجم برادران سپاهی است.

0 ایده از دیگران: