Saturday, November 20, 2004

آدم - پشه

بعضی از آدم های دور و برم منو یاد پشه میندازن . پشه ای که در روز قابل صرف نظره و به چشم نمیاد اما شب وقتی چشماتو می بندی سعی می کنه وجود خودشو اثبات کنه و شبتو سیاه می کنه و سیاه کردن سیاهی تنها از پشه ها بر میآد

یا باید لذت کرختی قبل از خواب رو بر خودت حروم کنی تا یه پشه ناچیز رو بکشی یا باید بذاری تا اونجایی که می تونه از خونت بخوره تا مست شه و دیگه خودشو اثبات نکنه

من معمولا راه دومو انتخاب می کنم و وقتی جای نیش رو روی بدنم حس می کنم با لذت کرختی فبل از خواب تسکینش می دم و بر حقارتش می خندم

خدا نکنه آدمهای دور و برم بیشتر پشه باشن یا خودم پشه ای باشم که فکر می کنه آدمه

0 ایده از دیگران: