مقطعی از زندگی دری وری من
ده ساعت گلاب به روتون زور میزنی از شر باد لعنتی خلاص بشی. اما جا خوش کرده تا گرین کارت بگیره وقتی میری سر نماز یاده وطنش میافته میگه من از هوام باید به هوا بگردم منو از این جاهای تنگ و تاریک ببرین بیرون.
ده ساعت گلاب به روتون زور میزنی از شر باد لعنتی خلاص بشی. اما جا خوش کرده تا گرین کارت بگیره وقتی میری سر نماز یاده وطنش میافته میگه من از هوام باید به هوا بگردم منو از این جاهای تنگ و تاریک ببرین بیرون.
0 ایده از دیگران:
Post a Comment