Thursday, August 3, 2006

فندق طلایی

خلاصه مجبور شدم ایرانی بازی رو کنار بذارم و تن به یه چک آپ کامل بدم. دکتر محترم هفت تومن ناقابل گرفت تا تو دفترچه بیمه یاد بچگیش کنه و خرچنگ قوباغه بکشه. القصه با دفترچه بیمه رفتم خدمت آزمایشگاه محترم و فرمودند 30 تومن پیاده شید. ما هم پیاده شدیم. نرخ آزاد تست تیروئید تنها 12990 بود با بیمه شد 9750 تومن. شرکت بیمه عینهو روسپی های خیابونی بدحساب میمونه که کلی پیاده ات میکنه و لاس خشکه میزنه و وقتی نوبت به اصل ماجرا میرسه بهونه میاره و قضیه رو می پیچونه. به نظرم خودم رو بیمه ابوالفضل می کردم خیلی بیشتر منتفع میشدم تا با بیمه تامین اجتماعی. القصه پول رو دادم و رفتم نشستم تا طبق معمول تیکه آخر فامیل شریفمون رو بخونن -این فراخی ایرانی ها بهشون اجازه نمیده سه تا حرف اول فامیل رو هم بخونن-. صدام کرد و یه سرنگ به قاعده شیلنگ پمپ بنزین چپوند تو دست چپم. از این هیکل لاجون یه بشکه 220 لیتری خون گرفت تا اونجاش خنک شه. بعد هم دو تا ظرف داد دستم گفت این برای ادرار این برای مدفوع. اگه اخیرا جیگر اسفناج یا کباب خوردید تست مدفوع نمی تونید بدید. تو دلم گفتم عتیقه اون خانم دیروزیه که گفت برو فردا ناشتا بیا برای ادرار، میمرد برای مدفوع هم میگفت چی نباید کوفت کنم. با ظروف پلاستیکی مربوطه عازم بیت الخلا شدم. ادرار مشکلی نداشت چون از صبح فکرش رو کرده بودم. اما چشمتون روز بد نبینه، گلاب به روتون از مدفوع خبری نبود. حالا زور نزن کی زور بزن. هر چی به دل و روده فشار آوردم غیر از استماع سمفونی 5 بتهون به صورت مقطع چیزی عاید نشد. حالا من هم ماخوذ به حیا گوزیدنم هم باید بی سر صدا باشه. یه لیتر خون دادن کافی بود منو از پا بندازه یه ربع زور که جای خودش رو داره. بالاخره به قاعده یه فندق سیستم خروجی داد. حالا من مونده بودم این اندازه کفایت میکنه یا نه. نمیشد برم پیش خانم قبلیه در ظرف رو باز کنم بگم عزیز جان این فندق کافیه یا یه تاقار براتون برینم! چه کنیم چه نکنیم. دیدم حتی اگه خانومه هم بگه کمه دیگه نمیتونم رو دو تا پام بشینم. گفتم همین هم از سرشون زیادیه. سرمه کنن بکشن به چششون.
حالا اومدم بیرون آزمایشگاه حس میکنم احتیاج شدیدی به دستشویی دارم. گفتم دهن سرویس تو هر روز انواع اقسام تولیدات رو داشتی از هات داگ بگیر تا هات چاکلت و حتی سنگ ساختمون حالا امروز فندق میدی بیرون. به موت قسم تا شب رنگ سوراخ خلا رو هم نمیبینی.
بگذریم ان شاء الله شنبه نتیجه رو میگرم که توش نوشته همه چی نرماله بعد هم میرم خدمت دکتر که میگه همه چی خوبه برو هر گورستونی می خوای بری! من هم در حالی که هفت تومن و یه لبخند شتری تحویلش میدم، میگم: سوغاتی براتون فندق میارم و طرف کلی خوشحال میشه.

3 ایده از دیگران:

Anonymous said...

چه نوشته بو داري!

Anonymous said...

فکر کنم خودت هم میدونی که من تو دادن لینک یه کمی خسیس هستم ولی این فندق طلایی مجبورم کرد بهت لینک بدم. جالب بود و موفق باشی.

سياوش وطن دوست said...

ايول كلي خنديدم