Wednesday, May 31, 2006

تبلیغ هنر مردان خلاق

آجار فرانسه عزیز کامنت گذاشته بود که از کارهای تبلیغاتی باز هم پابلیش کنم. بعد از اینکه دیدم مجددا چند تا کار تبلیغ شهری رو تو وبلاگشون گذاشتن گفتیم این رو به اون در کنیم.

فولکس واگن (کارها همین جوری هم به اندازه کافی خطرناکن)

پلی استیشن

الکلجات پریر

مرسدی بنز

هر چند از این کارهای این بنده خدا خیلی خوشم نمیاد ( چند تا کار برای بنز، کاسیو و ... داره) اما طراحی سایتش واقعا نمونه است.

Saturday, May 27, 2006

تبلیغ

آچار فرانسه عزیز چند نمونه تبلیغات شهری خلاق معرفی کرده بود کامنتی نوشتیم با این شاه بیت که اونها همه چیزشون به همه چیزشون میاد.
این هم دو نمونه از کارهایی که به نظرم خلاقیت توش فوران میزنه :


Friday, May 26, 2006

تناسب

هر چند که تکنیک گوجه پراکنی و املت سازی در نوع خودش جالب بود اما باید قبول کرد که عربده کشی و اگه نمیای بیرون ما میام تو فلان کار رو میکنیم + شکستن شیشه های ساختمان مدیریت + حروم کردن کلی گوجه و تخم مرغ روی دیوار + اعتصاب غذایی که با حیف و میل شدن چند صد کیلو نعمت خدا همراه بود با ادعاهای روشنفکری گفتگو مباحثه خیلی تناسبی نداره.

Tuesday, May 23, 2006

تکنیک جدید

امروز یه تکنیک جدید بچه های پلی تکنیک رو کردن و یه ساختمان دانشگاه رو با گوجه و تخم مرغ مزین نمودن. خوب املتی میشد اگه یک کم روغن و نمک هم می بود.

مقاله

خوشبختانه بعد از 9 ماه کار و تلاش آقایون ژورنال وزین Hydrometallurgy مقاله ما رو تایید فرمودن. خیلی دوست دارم مقاله رو چاپ شده دستم بگیرم احتمالا خیلی حس خوبی داره.

منابع موثق خبری

- خسن و خسین سه تا از دخترهای معاویه بودن که خواهرشون اونها رو برای بازی بردن کوه طور ببر اومد اونها رو خورد.
- برادر گرامی حسن و حسین نه خسن و خسین دو تا بودن نه سه تا . پسر های علی بودن نه دخترهای معاویه . تازه اون داستانی که میگی برادرهایی بودن تو کنعان که گفتن برادرشون رو گرگ خورده که کل داستان هم دروغ بود.
داستان عمده خبرگزاری ها و روزنامه های ما بی شباهت به ماجرای بالا نیست. کیهان تیتر زده " طيف غيرقانوني دفتر تحكيم با چاقو به دانشجويان حمله كردند"و کلی هم داستان بعدش ردیف کرده.
عزیز دل تحکیمی اون وسط کجا بود که قانونی (طیف شیراز ) یا غیر قانونی ( طیف علامه) اون وسط کجا بود.
هواداری هم از بیرون نیومده بود همیشه دانشجوها از این می ترسن گروه هایی که به فشار علاقه دارن تو دانشگاه نیاین دیگه از این وریش که عمرا.
داستان چاقو هم اون موقع نبود بلکه تو ساختمان مدیریت بود. خیب بنده خدایی رو کشیدن بقیه پارچه هم جر خورد ملت فکر کردن چاقو بوده در صورتیکه اصلا چاقویی اون وسط نبود.
و چند تا دیگه که خودتون میتونین حدس بزنین.

فارغ شدیم رفت

رییس دانشکده که دوره اش 2 ماه دیگه تموم میشه و میخواد خودش رو خوبه نشون بده در نتیجه برای اولین بار برای علمای اعلام جشن فارغ التحصیلی گرفت. ماهم مانتو سیاه به تن و کلاه بوقی به سر کردیم تا فارغ بشیم.

بدون عنوان

مقدمه : تو این هاگیر واگیری که استاد پروژه میگه نمره ات رو رد نمیکنم برای اینکه بعدا شرمنده خودم نشم که آقا فقط بلد بودی حرف بزنی پای عمل که وسط اومد جا زدی؛ سعی میکنم اگه تو متن درگیریهای انجمن و بسیج دانشگاه نیستم حداقل تو حاشیه اش باشم. وظیفه خطیری هم به عهده خودم گذاشتم : مواظب رفیقمون که رو کله اش خورشت قرمه سبزی جا میندازن باشم کاری دست خودش نده. خلاصه که این دو روزه قد تمام عمرم سر پا وایسادم تا بالاخره امروز بین دو نماز که نشسته بودم احساس کردم آّب بینیم داره راه میافته (تو اردیبهست ماه اتفاق متداولیه برای کسی که یه خرده حساسیت داره) دستم رو گرفتم دیدم قرمزه.
1. یه بار یه سریال در پیت برای 10 تا پلان از گرفت (دبستان بودم و تو تیم فوتبال مدرسه) عین مچل ها 60 قسمت نگاه کردم تا خودم رو تو تلویزیون ببینم. کلا ماها به اینکه عکسمون یا فیلممون رو یه جایی نشون بده کلی علاقه داریم اما امروز کل سایتهای خبری رو که میشناختم گشتم تا یه وقت عکسم جایی نباشه ( من که تو متن نیستم اما یه عده عکاس ها دنبال حاشیه ها هستن) احتمال قوی حراست دانشگاه برای اینکه ناراحت نشم ازم یه کوچولو عکس و فیلم گرفته.
2. داشتم برمیگشتم خونه تو مسیر یارو نزدیک میدون ولی عصر میگفت ورق 1000 تومن. با خودم گفتم این همه اعصاب خردی و بحث و جدل تو دانشگاه کی به متن جامعه هم میاد؟

Saturday, May 20, 2006

رحمت الهی


بزرگترین گناه ناامیدی از رحمت الهی است.
واقعا چقدر به این جمله اعتقاد داریم.
اگر به رحمت الهی ایمان داشتیم از زندگی و از خودمون خسته و دلزده نمیشدیم.

Wednesday, May 17, 2006

barcelona

Winning the champions league cup was the end of our perfect season.

Sunday, May 14, 2006

ریش


دبیرستان بودم که چند تا شویدک رو چونه ام سبز شد. فکر میکردم عجب اتفاق مهمی برای بشریت افتاده. دلم می خواست زودتر صورتم پر شه.
چند وقتی هست که حال و حوصله اصلاح کردن ندارم. حس ندارم خط ریش ها رو همتراز بزنم. اصلا اگه ریش پرفسوری متقارن نباشه چی میشه همونجور که قلب وسط نیست ریش هم درست وسط نباشه. خلاصه وقتی ریش نداری دوست داری صورتت پر باشه و وقتی که داری بیشتر اسباب دردسر هستن تا خوشحالی.
خیلی چیزهایی که تو زندگی دنبالشون یه عمر دویدیم وقتی بهشون میرسیم می بینیم اونی که تو ذهن خودمون ساختیم نبوده.

Tuesday, May 9, 2006

لولا ایران با همه جا فرق داره

متن گفتگوی فرانتس بکن بائر با خانم لولا اشتاین رئیس کمیته موسیقی و سراندیگ سوند جام جهانی که یک ماه پیش صورت گرفته بود.

بکن بائر: سلام لولا، این جلسه برای رو این ترتیب دادم تا بیشتر در جریان کارهای کمیته شما قرار بگیرم.
اشتاین: بله، بنده 33 گزارش برای شما فرستادم که 32تای آنها مربوط به 32 کشور حاضر در جام جهانی و آخری جمع بندی فعالیتهای صورت گرفته بود.
- بله آنها را تورقی کردم، اما مشغله کاری اجازه نداد به بررسی کامل آنها بپردازم برای همین الان اینجا هستیم تا اهم مطالب را از زبان خود شما بشنوم.
- متوجه شدم. ما بعد از بررسی جامع در مورد آداب، رسوم، اقتصاد ، سیاست ، اوضاع اجتماعی و بسیاری پارامترهای دیگر،نامه هایی برای فدراسیونهای مختلف ارسال خواهیم کرد البته شایان ذکره که ارسال آنها منوط به تایید شماست که فرم تایید در صفحه آخر تمام گزارشهایی که ارسال کردم موجوده.
- خب من به ترتیب حروف الفبای انگلیسی کشورها رو می خونم و شما توضیحات رو به اختصار بیان کنید. اول آنگولا
- ما از فدراسیون آنگولا خواهش خواهیم کرد که در موسیقی که برای ما میفرستن از سازهای کوبه ای به اندازه معقول استفاده کنند تا برای عموم قابل شنیدن باشه همچنین از آنجایی که استودیو مناسب برای ضبط ندارن استدیویی در کیپ تاون آفریقای جنوبی برای آنها اجاره شده.
- بسیار خب؛ آرژانتین
-  ما از فدراسیون آرزانتین خواهش خواهیم کرد که در موسیقی که برای ما میفرستن به اختلاف خود با انگلیس بر سر جزایر فالکلند اشاره نکنن.
- عالیه؛ استرالیا
- از فدراسیون استرالیا خواهش خواهیم کرد که در موسیقی که برای ما خواهند میفرستن نشان دهند که نماینده کل قاره اقیانوسیه در این مسابقات هستند.
....
....
....
- فرانسه
- از فدراسیون فرانسه خواهش خواهیم کرد که موسیقی که برای ما میفرستن شامل معاشقه و مغازله نباشد.
- این فرانسوی ها همیشه یه چیزشون میشه حتی ماشینهاشون هم شبیه بنز و بی ام و نیست. بگذریم، آلمان.
- بنده خودم مسئولیت موسیقی آلمان را به عهده دارم همه چیز هماهنگ شده و ارکستر فیلارمونیک برلین قطعه مورد نظر را اجرا خواهد کرد.
- خوبه که به دنیا نشون بدیم آلمان همیشه آلمانه.بعدی کشور غناست.
- همه چیز مشابه آنگولا با این تفاوت که استدیو اجاره شده برای آنها در لیسبونه. اونها به خاطر مشکلات فراوان با کشور آفریقای جنوبی ترجیح میدن به کشوری که سالها مستعمرش بودن سفر کنن.
- هر جور راحتن؛ ایران
- ایران پیچدگی های بسیار زیادی داره، ما از فدراسیون ایران خواهش خواهیم کرد که در موسیقی که برای ما میفرستن به نکات زیر دفت کنن. 1- به هیچ کجای دنیا توهین نکنن و به عبارت ساده تر "مرگ بر" به هیچ وجه استفاده نشه. 2- اگر از سازهای سنتی خودشون استفاده میکنن اول همشون سازهاشون را با هم یه چیز کوک کنن و دقت داشته باشن اونی که بهش میگن "دو" ماها بهش میگیم "سی" و اونی که بهش میگن باحال ما میگیم فالش. در صورت لزوم می تونیم مترونوم هم براشون بفرستیم. 3- باید تاکید کنیم نمونه اولیه کار رو تا تاریخ 25 می به دست ما برسونن تحقیقات ما نشون داده ایرانی ها همیشه دو روز بعد از اتمام موعد مقرر هر کاری، تازه دست به کار میشن. 4- باید..
- بسه!!! بسه!!! لولا از چشم افتادی. تو میخوای نصف ایران رو برای یه آهنگ 5 دقیقه ای به هم بریزی
- نه ! اصلا . من فقط می خوام کاری رو که درسته انجام بدم.
- لولا ایران با همه جا فرق داره. این نامه ساده برای فدراسیون فوتبالشون باعث میشه یه عده ای راه بیافتن جلوی سفارت آلمان داد بکشن مرگ بر آلمان. و تو روزنامه ها شون بنویسن همه چیز ما از مرگ بر آمریکاست پس باید مرگ بر آمریکا در آهنگ مورد نظر حتما باشه. تازه اینها خوباشن یه عده دیگه میگن ما یه موسیقی ملی داریم همون خوبه لازم نیست هزینه های اضافی رو دست این ملت مستضعف بذارین. ما چقدر باید از دست این اروپاییها بکشیم.
- نه! راست میگید.
- وایسا هنوز مونده! فکر میکنی هنرمندها چنین توهینی رو به سازهای آبا اجدادیشون می بخشن. احتمالا آخر سر ما مجبور میشیم به "دو" بگیم "سی" و الی آخر تا همه چیز درست بشه.
- با این اوصاف باید چی کار کرد؟
- شما به جای فدراسیون ایران یه تلفن ساده میزنی به دی جی الیگیتور میگی تا تاریخ 10 می یه آهنگ می خوای که توش توپ و تور و ایران باشه. اون موقع میبینی که فدراسیون فوتبال ایران قبل از 25 می یک آهنگ می فرسته باقلوا
- چی گفتین . باقلوا چیه؟
- هیچی شما همون کاری که گفتم می کنی.
- آخه این کار نادرسته با اصول رفتاری آلمانیها تطابق نداره
- لولا ایران با همه جا فرق داره. لولا ایران با همه جا فرق داره.
...
...

Friday, May 5, 2006

آلبالو گیلاس میچینیم

آخر عاقبت داستان مبارزه با بدحجابی، بی حجابی، برهنگی یا هر اسم دیگه ای که روش گذاشتن برامجالبه.
خوراک طنازان این مملکت هم عمدتا از همین دست آرسن لوپن بازیهای اجتماعی تامین میشه. دوستان گل آقا هم به سادگی از کنار اینجور سوژه ها رد نمیشن. این فتوکاتورهاشون رو نگاه کردم. به نظرم خیلی بامزه نبودن اما تو عکس آخر یه چیزی توجهم رو جلب کرد.

به این عکس خوب نگاه کردم یک کم جا به جا شدم گفتم شاید چشام داره آلبالو گیلاس میچینه. چند تا پلک زدم دیدم نه بابا دارم درست میبینم. انصافا دقت کنین ببینین چیز عجیبی تو این عکس نیست. روح برادر دیوید کاپرفیلد رو نمی بینید. یا من یه چیزی که توضیحش خیلی واضحه و جلو چشمه نمیبینم یا همون برادر کاپرفیلد تبدیل به خواهر کاپرفیلد شده.
سختش نکنم. به نظرم دوتا پای اضافه تو این عکس وجود داره. توضیحی هم براش ندارم. شاید زیادی دارم خنگ بازی در میارم اما اگه کسی توضیحی براش داره ما رو هم از جهالت دربیاره.

Wednesday, May 3, 2006

جنس ایرانی

باید پشت دستم رو داغ بذارم که یادم بمونه تو کارهای حساس به آدمهایی که تو کارشون حساسیت ندارن اطمینان نکنم. ما یه بار یه غلطی کردیم برای اینکه هزینه آزمایشها رو کم کنیم،  قبول کردیم از مواد ایرانی استفاده کنیم (هرچند که وظیفه من نیست دغدغه قیمت مواد رو داشته باشم به هر حال چون اینجا ایرانه باید همه، همه کار بکنن). خلاصه به یک شرکت زیادی معتبر سفارش دادیم و اونها هم یک بسته یک کیلویی تری سدیم سیترات از شرکت شیمیایی باران به ما دادن. اولین بار که محلول درست کردم دیدم ته بالون شن و ماسه ها دارن دنبال بازی میکنن حدس زدم که حین وزن کشی ذرات معلق رو مواد نشسته باشن. خلاصه کلی دل چرکین بودم که با این مواد کار بکنم یا نه. این مورد و رقیق بودن محلولی که درست کرده بودم مجبورم کردن مجدد محلول درست کنم. این کار دو نتیجه علمی مهم داشت : 1- تو ظرف 1 کیلویی 732 گرم ماده بود. یعنی بیشتر از 25% کلاه تو پاچه ما کرده بودن. 2- شن و ماسه از هوا نیومده بلکه خود مواد چف فیل و گوش ماهی داشتن.
حالا من موندم با یه بالون دولیتری تری سدیم سیترات که تهش همه جور آت و آشغالی پیدا میشه به علاوه به جای اینکه غلظتش 1 مولار باشه 0.98 مولار شده و مجبورم به جای اعداد رندی مثل 150 سی سی اعداد قشنگی مثل 153 حجم کشی کنم که این عمل ارواح محترم جد و آبای آدم رو جلو چشش به رقص درمیاره.
باید پشت دستم رو داغ بذارم که دیگه جنش ایرانی نخرم.
ایرانی جنس ایرانی نخر.

Monday, May 1, 2006

برای ثبت در تاریخ

دیشب نتایج کنکور ارشد بر روی شبکه منتشر شد. خدا خیرشون بده که سایتشون رو به راه بود و لازم نشد برای دیدن نتایح نذر امازاده هاشم کنیم. رتبه های من هم بد نشد. خارق العاده نبود اما با توجه به انرژی که گذاشته بودم یه ذره زیادی هم به نظر میرسید خلاصه اینکه رتبات ما به شرح زیر اعلام گردید:

رشته

رتبه

انتخاب و شناسایی مواد

102

شکل دادن فلزات

120

جوشکاری / ریخته گری

109

استخراج فلزات

119

بیو مواد

210

سرامیک

78

خوردگی و حفاظت از مواد

125