وبلاگ و مخاطب
دیشب داشتم با نگهبان سه سر در جهنم راجع به وبلاگ و مخاطب بحث می کردم (چت می کردم ) که وسطش ارتباط قطع شد . این باعث شد یه خرده روی این قضیه متمرکز بشم .
به نظر من هر رسانه ای که مخاطب محور بشه خراب میشه . روزنامه ، زرد - نثر ، دختر 14 ساله پسند - موسیقی ، خالتور - فیلم گیشه ای و اصطلاحا سینمای بدنه و سریال ، شیلنگی میشه . تمام این هایی که گفتم اشکالشون مخاطب محور بودنه . وبلاگ هم همین جوریه اگه مخاطب محور شد به سکس و هرزه نویسی و جفنگ پراکنی یا ژست های روشن فکری و من فدای همه شما بشم و تو وبلاگ چه آهنگی پخش بشه و ... ختم میشه .
اگه اصلا مخاطب مد نظر نباشه چی ؟ مثلا ونسان ونگک زمانی که همه می گفتن مزخرف میکشی باید بی خیال میشد . پابلو پیکاسو چطور . اگه اونها به حرف مخاطبهای زمانشون توجه می کردن احتمالا هرز می رفتن ، اما این رو زمان ثابت کرده . فقط و فقط زمان . خیلی ها هم بودن که می گفتن ما فراتر از زمان خودمون هستیم و الان هیچ کس اونها رو نمی شناسه . اما فکر می کنم چون وبلاگ اثر هنری شناخته نمیشه و عمدتا تابع زمان و مکان نویسنده است پس احتمال اینکه بعدا کشف و شکوفا بشه چندان وجود نداره . درنتیجه وبلاگ باید به نحوی مخاطب خودش رو در زمان مناسب پیدا کنه . مگر اینکه نویسنده وبلاگ اساسا جنبه رسانه ای وبلاگ رو در نظر نگیره و به اون مثل دفترچه خاطرات نگاه کنه ( اصولا مخاطب در رسانه معنی داره )
نتیجه : اگه وبلاگ نویس ، وبلاگ خودشو به عنوان یک رسانه میشناسه به هیچ وجه نباید برای خوشایند مخاطب در نحوه نگارشش تغییر بده چرا که افول خواهد کرد ، اما از مخاطبینی که جذب کرده می تونه در جهت بهبود کیفیت نگارش استفاده کنه .
راجع به چگونگی ارائه وبلاگ به عموم جهت کشف مخاطب بالقوه ( نه جذب مخاطب با هر مستمسک ) به همفکری نیازمندم .
1 ایده از دیگران:
آقا من شرمندم.ديشب به طرز ابلهانه ای برق ما قطع شد.واقعا شرمندم...
Post a Comment