Tuesday, January 4, 2005

نسل بعدی

از دوران بچگیم یه نوار باقی مونده که در دو زمان 4 سالگی و 6 سالگی ضبط شده ( اون موقع هنوز دوربین فیلمبرداری اونقدر رایج نبود که هر ننه قمری 60 ساعت از هنرهای دوردونه حسن کبابی فیلم ورداره - برنداره همون ورداره ) توی اون سن بیشتر حرفهایی که زدم راجع به جنگ و موشک زنی و از این جور چیزهاست . یه شعری هم توش خوندم :
رفتم جبهه - دیدم دشمن - از جا پریدم - خنجر کشیدم - سینه اش دریدم - گفتم بزدل - ارتش 20 میلیونی که می گن همینه همینه .
خیلی باحاله یه بچه 6 ساله بگه سینه یکی رو دریدم الان نمی خوام راجع به تبلیغات و شرایط حکومت بالا منبر برم اما وقتی تو تلوزیون می شنوم که بچه ها می خونن :
آهویی دارم خوشگله فرار کرده ز دستم و ... به این فکر می افتم ما ها که توی شعرهای بچگیمون اعتقاد به نظام فوران می کرد اینجوری شدیم . وای به حال نظام با این نسل بی اعتقاد به همه چی و وای به حال اون جامعه ای که نسل ما قشر میانسالش باشه این قوم یاجوج ماجوج نسل جوانش .

0 ایده از دیگران: