آفرینش ادبی
خواب هم چیز عجیبیه . خیلی از غیر ممکنها تو خواب ممکن میشه . خیلی از آرزوها تو خواب محقق میشه . آدم خیلی راحت وحشت سقوط از یه برج رو درک می کنه و خیلی چیزهای دیگه . اما دیشب یه خواب دیدم تاریخی . هر چند که یادم نمیاد قضیه چی بود اما یه قسمتش به طور واضحی یادمه : یکی از یه نفر پرسید حالا چه خاکی تو سرمون بریزیم اون یکی گفت خاک زالزالک . من تو همون خواب فکر کردم عجب تعبیر جفنگی ساختن . صبح که بیدار شدم این خاک زالزالک ذهنمو مشغول کرده بود . من تعبیر خاک رس یا خاک کاهو رو زیاد شنیدم اما خاک زالزالک از نوادر تعابیر ادبی بود . به هر حال بعضی وقتها ذهن توی خواب فعال میشه و قر و قمبیلهای با حالی میاد . از این به بعد می خوام از خاک زالزالک استفاده کنم چون ساخته ذهن خودمه . خالص خالص . حس خوشایندیه آدم چیزی بگه که قبلا هیچ کس نگفته باشه . یه جور آفرینش ادبی .
0 ایده از دیگران:
Post a Comment