شعار - تمدن - نفع شخصی و کپی رایت
شعار دادن یکی از مهمترین هنرهای ماست . دیروز با شنیاکی بحث می کردیم که یکی از نشانه های جوامع متمدن و پیشرفته اینه که افراد جامعه به این نتیجه رسیدن که بخش زیادی از نفع فردی در نفع جمعی نهفته است . یه بخش مهم از آرامش ما در نحوه ارتباط ما با دیگران تحقق پیدا می کنه . اگه صبح رانندگی تاکسی با من خوب برخورد کنه و من احساس نکنم داره حقم میخوره . اگه احساس نکنم همکارم در اولین فرصت می خواد زیرابم رو بزنه . اگه بدونم رئیسم به فکر پیشرفت منه و نمیخواد من نردبونش باشم و ... خب من هم به احتمال زیاد با راننده تاکسی و همکار و رئیس و ... ارتباط درست و منطقی خواهم داشت و احتمالا کارم رو درست انجام خواهد داد که در این صورت احتمالا احساس رضایت از خود و آرامش خواهم داشت .
قانون کپی رایت هم خیلی به این قضیه مربوطه یعنی نفع فردی من در اینه که فیلم و موسیقی و نرم افزار و ... بدون پرداخت پول در اختیار داشته باشم اما من باید بفهم برای اینکه فیلمها و موسیقی و نرم افزارهای بهتر ، در اختیارداشته باشم باید به پدید آورنده اونها کمک کنم تا بتونه به کار خودش ادامه بده و اگه این کار رو نکنم در حقیقت به خودم ضرر زدم و خودم رو از منافع بدی محروم کردم .
دیروز وقتی 8 تا فیلم ( 12 تا CD ) رو رایت میکردم تا جا برای نصب این بازی 7 CD که 3500 خریدم باز شه داشتم به شعارهای که صبح میدادم فکر میکردم .
0 ایده از دیگران:
Post a Comment