من و اقتصاد
امروز فقط حرف زدم . انقدر حرف زدم که کف کردم . در نتیجه اگه بخوام همه چیزهایی رو که به ذهنم میرسه بنویسم حداقل 4 - 5 تا پست تر و تمیز در می آد . مثلا می تونم راجع به چگوارا و نیاز انسانها به اسطوره بنویسم یا یه نوشته نیمه طنز در مورد اینکه من می تونم رئیس سازمان غیر متعهد ها بشم . حتی در مورد بحث اراده انسان و اراده خدا و ارتباط اینها با هم کلی مطلب تو ذهنم قلمبه شده . شاید اگه هیچ چیزی نمی داشتم برای نوشتن در مورد سالوادور دالی و رنه مگریت که یه چند وقتیه زدم تو کارشون یه چند خطی می نوشتم . اما اون چیزی که بیشتر ذهن منو اشغال کرده بحث سازمان مالی و اعتباری بنیاده .
امروز از جلوی 3 تا موسسه مالی و اعتباری بنیاد رد شدم و جلوی هر کدومشون حداقل 100 تا آدم تو هوا سرما وایساده بودن و توشون همه تیپی هم دیده میشد . به نظرم رسید که امروز آخرین مهلت باز کردن حساب برای قرعه کشی باشه .
این حرفهایی که می خوام بنویسم اکثرا گفته های برادرمه اما مهم اینه که به نظر من درسته و می تونه حرفهایه من هم باشه .
به ما توی این جامعه یاد ندادند که چه جوری ثروت از راه درست به دست بیاریم به ما یه عمر گفتن آقا قناعت خوب ، غنی بودن در عین نداری خوب و کلی خوب دیگه و اساسا یه نگاه مذموم به ثروت تو ذهن ما درست کردن . اما این حرفهای چه درست چه نادرست توی جامعه ای زده میشه که افرادش تو فکر اینن که چه جوری میشه با هزار جور شامورتی بازی یه قرون رو دوزار کرد . چه جوری میشه سر همه رو کلاه گذاشت و میلیاردر شد ( یادش به خیر یه زمانی میلیونر بودن مهم بود ) و خیلی چیزهای دیگه . و چرا من برای خودم یه استراتژی مالی مشخص ندارم . چرا اگه الان یه پول یامفت به من بدن نمی تونم براش یه برنامه ریزی که منجر به پول بیشتر بشه داشته باشم اصلا چقدر من از سرمایه گذاری سر در میارم ( چه سرمایه گذاری تو بورس و ... و چه سرمایه گذاری برای آینده ای که خودم باید بسازمش ) آیا می تونم پول رو تبدیل به صنعتش بکنم .
تو قشر دانشجویی مثلا فرهیخته ما اگه به همشون همین جوری پول بدی بیش از 80 درصد اون پول رو موبایل و خونه و ماشین می کنه . چیزهایی که از آدم ثروتمندنما میسازه و نه یه ثروتمند و هیچ کدومشون برنامه ای برای تولید ندارن بلکه یه راه حلهایی برای خرج اون پول رو بلدن . اونوقت انتظار داریم آقایون و خانومهای دانشجو کارآفرینی هم بکنند . آخه آدمهایی که ابتدایی ترین اصول اقتصادی رو یاد نگرفتن چه جوری می خوان دست به همچین کارهایی بزنن .
توی این جامعه است که موسسه های مالی و بانکها پیدا میشن و با چرخش پول بین مردم جامعه کلی کاسبی می کنن . توی این جامعه است که سرمایه گذاری غدیر پیدا میشه . توی این جامعه مردم تو آرزوی پول یامفت تو سرما صف میکشن و بیش از 90 درصدشون حتی خرج کردن پول رو طوری که آخرش خودشون بگن خوب پول رو خرج کردیم بلد نیستن .
0 ایده از دیگران:
Post a Comment